سفرنامه ( 1 )
و سفر بسیار باید کرد و سفر من در دو ماهگی اغاز شد و کلا شش ساعت راه به شمال رو خوابیدم چه اقایییییییییییییی سفر به دریا ( 7 ماهگی ) سفر به مشهد مقدس ( 9 ماهگی ) هی منو این مامان و بابا میپیچوندن لای پتو در راه برگشت از مشهد به تهران با قطار ریلکس کرده بودم و البته جای سه نفر رو هم گرفته بودم شمال - زیباکنار ( یک سال و دو ماهگی ) و همیشه در سفرها من خوش اخلاقم ...
ما اینجاییم
ادم میمونه بعد از این همه وقت چی بنویسه وقتی به فکر اپ کردن وبلاگ می افتم هزارتا فکر و حرف و نظر جلوی چشمم رژه میرن ولی به محض اینکه دستم میخوره به کیبورد تمام ذهنم خااااااااااااااالی خالی میشه مخصوصا که ادم کلی وقت باشه که هیچی ننوشته باشه و یه جورایی بخواد طوری شروع کنه که بگه دلیل ننوشتنش چی بوده و چی نبوده. برعکس همه ادمها دلیل ننوشتن من عدم تکنولوژی نبوده بلکه خود تکنولوژی عزیز بوده! ههههههههههههه چون بخاطر شیطنت های احسان لپ تاب رو هی قایم میکنم و دیگه اصلا یادم میره که یه همچین چیزی داریم و هر شب با موبایل نت گردی میکنم و با موبایل هم نمیشه وبلاگ نوشت که ... ولی خلاصه عزمم رو جزم کردم که برای ر...
بگذاریم کودکی فرزندانمان طولانی و شاد باشد
تمام زندگیمان رو صرف حسرت خوردن برای روزهای کودکی و آرزوی برگشتن به اون دوران میکنیم و از طرف دیگه سعی میکنیم که زودتر بچه هامون بزرگ بشن و کارهای بزرگونه انجام بدن و هی بهشون یاد اور میشیم که یه دختر خوب این کار و میکنه یه پسر اقا این کار و میکنه و بچه که از این کارها نمیکنه و در این وسط دستشون درد نکنه تمامی بستگان هم کمک میکنن ! بیایید بزاریم کودکانمان قشـــــــــــــنگ کودکــــــــــــــــــی کنن ...
شیطنت های یک پسر 16 ماه
پسر 16 ماه ما این روزها خیلی خیلییییییییییی شیطون شده و کلی کارهای بامزه و گاهی هم خطرناک میکنه و علت اینکه وبلاگش هم دیر به دیر به روز میشه بخاطر همین شیطنتهاشه که نمی تونم کامپیوتر رو روشن کنم .... مثلا میره تو قابلمه وکلی میخنده و بازی میکنه .... عاشق کمد و لباس های توشه ........ وصد البته عاااااااااااشق به تمام معنای یخچال ...... زیر میز و مبل ها میره و ماشین بازی میکنه ........... و همچنین عاشق ماست خوردنِ این مدلی! حالا به نظر شما با این همه شیطنت این قند عسل من چطوری باید وبلاگش رو زود زود بنویسم...
اولین های احسان به روایت تصویر ............
اولین قرار دوستانه ( اردیبهشت 90 ) .... سه ماهگی اولین تجربه تاب سواری ( دو ماهگی ) اولین روز ورود به اتاق خودش ( سه ماهگی ) اولین پارک رفتن ( دو ماهگی ) اولین هندوانه خوردن با دقتی زیاد ( چهار ماهگی ) بقیه در ادامه مطالب : اولین تجربه روروئک سواری ( پنج ماهگی ) اولین تجربه سر کار رفتن ( هفت ماهگی ) یه همچین بچه فعالی هستم من ..... اولین هدیه روز کودک ( هفت ماهگی ) اولین هوا رفتن توسط بابا جون ( هشت ماهگی ) اولین تجربه خرید کردن ( ن...
مدلهای متنوع خوابیدن
احسان جون در طول یک سال گذشته مدل های مختلفی از خوابیدن رو تجربه کرده اینا چندتا از مدلهاشه : ...
اولین عید(نوروز90)
عزیز دلم این اولین عید متفاوت من و بابا جونه یه عید کاملا متفاوت و قشنگ که وجود تو اون رو رویایی کرده ولی توی این عید من خیلی حالم خوب نبود و بخاطر شیر دادن تو پاره تنم حالم بد بود و بخاطر همین خیلی عکس نداریم . اینم بگم که فقط تو مدت سیزده روز تعطیلات شما به ما لطف کردی و پستونک خوردی و میخوابیدی . خیلیییییییییییییییی ممنون از همکاریت . اولین عیدت مبارک عشقــــــم ...
جشن دندونی
بالاخره بعد از گذشت مدتهای طولانی من وقت کردم بیام عکس های جشن دندونی پسرکم رو که دقیقا اولین دندون پایین رو در تاریخ 8 مرداد در شب شش ماهگی در اورد رو بزارم و من هم یک هفته بعدش براش اش دندونی پختم و یه جشن سه نفره کوچولو برای خودمون گرفتیم .............. گیفت ها که با پاستیل درست کردم اینم آش دندونی که همه اش رو خودم پختم و خیلی خوشمزه بود و قند عسلم هم خیلی خوشش اومد ...
نویسنده :
مامان آزاده
14:44